سینیهای چای
- پنجشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۵۵ ب.ظ
- ۰ نظر
یا رب نظر تو برنگردد
دیشب بعد از چای دادن به کل مسجد، نشسته بودم کنار دیوار. داشتم سقف گنبدی مسجد رو تماشا میکردم و تو حال خودم بودم.
یه مرتبه صدای خودم تو مغزم پیچید که خطاب به خودم میگفت: فهمیدم چرا تو دهه فقط امشب اومدی مسجد! حتما امشب کسی نبوده چای بده! شاید هم بوده و امام حسین دلش میخواسته تو چای بدی🤷🏻♀️
پ. ن: یک ربع از نماز نگذشته بود که سینی حلوا اومد زنونه بعد هم سینیهای چای. ما هم که دم در و دم دست! اما خوش گذشت