یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

اینجا شاید دفترخاطرات مجازی باشد. جایی که افراد زیادی به خواندنش دعوت نشده اند. کل داستان این است: من و سوژه هایم. من و زندگی ام. من و راهی که میروم تا برسم به جایی که باید...
من در مسیرم به سوی او...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

نامه به خودم

یا رب نظر تو برنگردد... 

یکی از اصل‌هام تو زندگی پشیمون نشدنه. همیشه وقتی میخوام تصمیمی بگیرم به خودم میگم خوب فکر کن یه وقت بعدا پشیمون نشی. و همیشه هر تصمیمی گرفتم تو اون لحظه مطمئن بودم که نع پشیمون نمی‌شم حالا فارغ از نتیجه‌ای که داشته. 

اما دیروز واسه اولین بار موقعی که داشتم تصمیم می‌گرفتم به خودم می‌گفتم شاید بعدا خیلی پشیمون بشی شاید... 

پس اینو به خودم می‌نویسم توی چند سال آینده:

حتی اگر پشیمون هم بشی، تو اون لحظه کار درستی کردی. چون الان خیلی سیال شدی. معلوم نیست کدوم طرف داری میری. اوضاع زندگیتو نمی‌گم. شخصیتتو میگم. این روزا به خیلی چیزا شک داری. پس الان وقت تصمیم‌های بزرگ نیست. شاید نه فقط به خودت، که به بقیه هم آسیب بزنی. یه نفر آسیب ببینه بهتر از چند نفره. مگه نه؟ 

به جز اون، چه تضمینی هست که چیزی که الان فکر می‌کنی بهشته تو یه ثانیه تبدیل به جهنم نشه؟ هیچ وقت نمی‌تونی از نتیجه‌ی راهی که نرفتی مطمئن باشی. پس قضاوت نکن. نگو اگه اون موقع اون تصمیم رو گرفته بودم الان حالم بهتر بود. قانون زندگی اینه هر راهی که بری بالا پایین داره. اما قضیه اینه ما آدم‌ها سربالایی‌های مسیر خودمون و سرازیری‌های مسیر دیگران رو می‌بینیم. پس قلبت رو آروم کن و راه درست رو برو

حتی اگر اشتباه هم رفتی رو مسیر الانت تمرکز کن. به پسرهای ضدگلوله فکر کن و سعی کن یادبگیری. 

فایتینگ💪😉

چک لیست

یا رب نظر تو برنگردد...

عجب گرد و خاکی گرفته اینجا! خیلی وقته تو ذهنم میاد و از ذهنم میره که بنویسم، هر چند کم. اما بیخیال میشم. نمی‌دونم چرا! فقط دلم واسه اینجا تنگ شد و اومدم همین چند خط رو بذارم. ان‌شاءالله یه چیزایی از جهادی پارسال میذارم. حیفه کم رنگ و محو بشن. باید از بیماری بابای رفیق جانم هم بذارم و همچنین از این روح و ذهن که مدام بالا پایین میشن...