یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

اینجا شاید دفترخاطرات مجازی باشد. جایی که افراد زیادی به خواندنش دعوت نشده اند. کل داستان این است: من و سوژه هایم. من و زندگی ام. من و راهی که میروم تا برسم به جایی که باید...
من در مسیرم به سوی او...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

سینی‌های چای

یا رب نظر تو برنگردد 

دیشب بعد از چای دادن به کل مسجد، نشسته بودم کنار دیوار. داشتم سقف گنبدی مسجد رو تماشا می‌کردم و تو حال خودم بودم. 

یه مرتبه صدای خودم تو مغزم پیچید که خطاب به خودم می‌گفت: فهمیدم چرا تو دهه فقط امشب اومدی مسجد! حتما امشب کسی نبوده چای بده! شاید هم بوده و امام حسین دلش می‌خواسته تو چای بدی🤷🏻‍♀️

پ. ن: یک ربع از نماز نگذشته بود که سینی حلوا اومد زنونه بعد هم سینی‌های چای. ما هم که دم در و دم دست!  اما خوش گذشت

  • آفتابی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی