یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

اینجا شاید دفترخاطرات مجازی باشد. جایی که افراد زیادی به خواندنش دعوت نشده اند. کل داستان این است: من و سوژه هایم. من و زندگی ام. من و راهی که میروم تا برسم به جایی که باید...
من در مسیرم به سوی او...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

این روزا چه طور می‌گذره

یا رب نظر تو برنگردد 

.

این روزا چه طور می‌گذره؟

تو یه انتظار و نارضایتی عمیق که بعضی وقتا بد سر باز می‌کنه و بعضی وقتا اصلا خبری ازش نیست.

با اینکه بیکار نیستم اما حس درجا زدن داره کلافم می‌کنه. از طرفی وقتی به آینده و شروع درسا فکر می‌کنم از خودم می‌پرسم یعنی می‌تونم؟ حقیقتش به سوادم اصلا اعتماد ندارم! بعد یه فکر خیلی بدتری میاد که حالا بذار بری! اصلا معلوم نیست چی میشه! میشه یا نمیشه!

.

همه‌ی این حسا هست اما بعضی وقتا متوجهشون نیستم. پس از کجا می‌فهمم هست؟ چون شادی هام عمیق نیست. خنده‌هام از ته دل نیست اما نگاه که می‌کنم می‌بینم شرایط خوبه خدایی!

دوربینمو خریدم. دارم زبان‌هامو می‌خونم. باشگاه میرم و مهمتر از همه اون سامانه سجاد کوفتی لغو تعهد مدرکو تایید کرد تا از استرسش بیام بیرون.

شدم یه پیچیده فعال! که هر لحظه یه جوره، خودشم از کار خودش سر در نمیاره اما تو همه‌ی لحظه‌ها یه سری حس کوفتی باهاشه!

این روزا خیلی عجیبه! 

  • آفتابی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی