یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

اینجا شاید دفترخاطرات مجازی باشد. جایی که افراد زیادی به خواندنش دعوت نشده اند. کل داستان این است: من و سوژه هایم. من و زندگی ام. من و راهی که میروم تا برسم به جایی که باید...
من در مسیرم به سوی او...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

زیموفیلیا

یا رب نظر تو برنگردد 

چند وقت پیش با یکی از دوست‌های جان که کاملا با فکر و برنامه و علاقه تصمیم گرفتم بهش نزدیک‌تر بشم، بهم گفت شبیه زاموفیلیام! حالا چی هست این زاموفیلیا؟ 

یه گیاه که خیلی خیلی دیر شروع می‌کنه به جوانه زدن؛ اما وقتی شروع می‌کنه تند تند تغییر می‌کنه و جوانه‌هاش خیلی دلبر و خوشگلن. 

جدا از اینکه کلی از تعریفش ذوق‌زده شدم خیلی هم بهش فکر کردم. به اینکه تغییرهایی که خودم و فاطمه منتظرشیم چه چیزهایین؟ چه شکلین؟ از کجا شروع میشن. اما چند روز پیش یادم افتاد که از همون روزی که شروع کردم به فکر کردن، به شک کردن تغییرها شروع شدن. گرچه تو عمل نبودن و شاید هیچ وقت تو عمل نشونشون ندم_ نه خیلی واضح_ اما از همون روز سر و کله‌شون پیدا شده. تا همین الان می‌دونم تو پذیرش آدم‌ها تغییر کردم. خیلی بهتر می‌تونم با دید مثبت به کسی که باهام متفاوته نگاه کنم. (تاثیرات کانسپت‌های بی‌تی‌اس 😍) یه نفرو از روی تاتو یا رنگ مو یا پیرسینگ رد نکنم. حس می‌کنم بهتر شدم و بهتر می‌شم. 

دست‌هامو باز کردم تا تغییرها رو بغل کنم. چیزهای جدید رو درک کنم و ازشون نترسم. 

می‌دونم زیموفیلیا بالاخره جوانه می‌زنه. 


  • آفتابی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی