متنی که نمی‌خونی

یا رب نظر تو برنگردد 

نمی‌دونم اینا رو خودت نوشتی یا نوشتن دستت دادن و گفتن بخون. نمی‌دونم دقیقا کی هستی و افکارت چه طوریه. نمی‌دونم مثل سلبریتی‌های ابله مایی یا جوری که نشون میدی یه کتابخونه‌ی متحرک با آی‌کیوی در حد نابغه‌ای. اینا رو نمی‌دونم اما سخنرانی چند دقیقه‌ایت اونم جایی که مال سیاستمدارهاست به عنوان یه جوون 24 ساله تحسین‌برانگیز بود. (مثل کل مسیری که اومدی و برام تحسین برانگیزه) . انقدر که بخوام بعدا دوباره حرفات رو دوره کنم.

مرسی کیم نامجون 

. 

ترجمه سخنرانی 

با تشکر از خانم دبیرکل، دبیران اجرایی یونیسف و همه مهمان های ویژه سراسر جهان‌. اسم من کیم نامجون و به RM شناخته میشم، لیدرِ گروه بی تی اس. باعث افتخاره که به رخدادی مهم برای نسل جوانمون دعوت شدیم‌. نوامبر گذشته بی تی اس کمپین لاو مای سلف رو با باور بر اینکه عشق واقعی از دوست داشتنِ خودت شروع میشه، با همکاری یونیسف شروع کرد. ما با یونیسف برای برنامه #EndViolence برای محافظت از کودکان و نوجوانان سراسر جهان در برابر خشونت، همکاری کردیم. و طرفداران ما نقش عظیمی رو دراین کمپین با کارهاشون و شور شوقشون ایفا کردند. ما واقعا بهترین طرفدارهای دنیا رو داریم. 

و دوست دارم که با صحبت در مورد خودم شروع کنم. من در ایلسان به دنیا اومدم، شهری نزدیک سئول، کره جنوبی، مکان زیباییِ همراه با دریاچه ها، تپه ها و حتی فستیوال سالانه گل ها. من دوران کودکیِ شادی رو در اونجا سپری کردم و تنها یک پسر بچه ساده بودم. من به آسمان شب‌ نگاه میکردم و شگفت زده می شدم. و مثل یک پسر بچه رویا پردازی میکردم

تصور میکردم که به قهرمانی تبدیل میشم که دنیارو نجات میده. و Intro یکی از آلبوم هامون، یک خطی هست که میگه قلب من زمانی که 9 یا 10 ساله بودم ایستاد. با برگشت به گذشته، زمانی که نگرانِ افکار بقیه راجب خودم شدم، و از نگاهِ اونا به خودم نگاه کردم. من از نگاه کردن به آسمان شب و ستاره ها دست کشیدم، از رویاپردازی دست کشیدم. به جاش سعی کردم که خودمو مطابق با خواسته های دیگران پیش ببرم.

پس شروع به خفه کردنِ صدای خودم وگوش دادن به صدای دیگران کردم. هیچ‌کس اسممو صدا نزد، حتی خودمم اینکارو نکردم. قلبم از حرکت ایستاد و چشمام بسته باقی موند. پس اینطوری شد که ما اسم هامون رو از دست دادیم. ما شبیه روح ها شدیم. اما من تنها یک رویا داشتم و اون موسیقی بود. یک صدای کوچک در درون من بود که بهم میگفت :« پاشو مرد، و به خودت گوش بده ». اما برای من مدت خیلی طولانی طول کشید که اسم واقعیمو از طریق موسیقی بشنوم. حتی بعد از ملحق شدن به بی تی اس، سختی های زیادی بود. شاید خیلی ها باور نکنن اما خیلی از مردم فکر‌ میکردن که ما ناامیدیم و بعضی اوقات دلم میخواست که انصراف بدم.

اما فکر کنم خوش شانس بودم که تماما تسلیم نشدم. کاملا مطمئنم که من و ما، به تلو تلو خوردن و سقوط کردن مثل این ادامه می دیم. بی تی اس تبدیل به آرتیستی شد که الان در اون استیج های بزرگ‌ اجرا میکنه و میلیونی آلبوم به فروش می رسونه. 

اما من هنوزم یک پسر معمولیه 24 ساله ام. اگر موفقیتم هست فقط چون اعضای بی تی اسو کنارم دارم، امکان پذیر شده. و به خاطر عشق و حمایتی که تمام طرفداران ما از سراسر جهان بهمون دادن.

‌و شاید دیروز من مرتکب اشتباهی شدم، اما دیروزِ من هنوز منم.‌امروز من همونیم که هستم با تمام اشتباه ها و خطاها. و فردا ممکنه که کمی عاقل تر شده باشم و‌اون هم من خواهم بود. اون اشتباه ها و خطاها منو تشکیل میدن، و ستاره های کهکشان زندگیمو روشن میکنن. من تونستم خودمو همونطوری که هستم، بودم و امیدوارم‌ که بشم، دوست داشته باشم.

دوست دارم یه چیز دیگه هم بگم، بعد از انتشار آلبوم لاو یور سلف و تشکیل کمپین لاو مای سلف، ما داستان های قابل توجه زیادی رو از طرفدارامون در سراسر جهان شنیدیم. که چطور پیام ما باعث شد بتونن با مشکلات زندگیشون کنار بیان و شروع به دوست داشتن خودشون کردن. اون داستان ها دائم مسئولیت مارو به یادمون میاره. پس بیایید یک قدم دیگه برداریم. ما یادگرفتیم که خودمونو دوست داشته باشیم، پس من ازت میخوام که راجب خودت حرف بزنی. 

دوست دارم که از همتون بپرسم، اسمت چیه؟ چی هیجان زده ات میکنه و باعث میشه قلبت بتپه؟ داستانت رو به من بگو. میخوام که صدات رو بشنوم و نظراتت رو بدونم. مهم نیست که کی هستی، اهل کجا هستی، رنگ پوستت چه رنگه، جنسیتت چیه، فقط از خودت بگو. با حرف زدن راجب خودت، اسمت و صدات رو پیدا کن.

من کیم نامجون و همینطور RM از بی تی اس. من آیدول و آرتیستی از یک شهر کوچک در کره هستم. مثل بیشتر مردم، اشتباهات زیادی توی زندگیم کردم. خطاهای زیادی دارم و ترس های بیشتری دارم ولی تا جایی که بتونم خودم رو می پذیرم. و به تدریج‌ و کم کم شروع به دوست داشتن خودم میکنم. 

اسمت چیه؟ از خودت برام بگو 

خیلی خیلی ممنونم