یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

اینجا شاید دفترخاطرات مجازی باشد. جایی که افراد زیادی به خواندنش دعوت نشده اند. کل داستان این است: من و سوژه هایم. من و زندگی ام. من و راهی که میروم تا برسم به جایی که باید...
من در مسیرم به سوی او...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

هیئت

یا رب نظر تو برنگردد...

دیشب؛ هیئت از نوع انصارولایت!

متفاوت ترین هییت زندگی ام. نه به خاطر روضه و سخنرانی و مداحی.

به خاطر اولین تجربه ی سینه زنی!

نوجوان که بودم یکی از حسرت هایم همین سینه زنی مردها بود؛ حتی وقتی که تمام شبه های مسائل زنان مثل ارث و دیه و قضاوت و دیگر بحث ها بعد از کلی مطالعه و بحث برایم حل شده بود!

حسرتی که با منطق و دلیل هم پاک نشد.

بعدها که فیلم سینه زنی زنان پاکستانی را دیدم حسادتم گل کرد که چرا ما نه! 

این محروم بودن از ابراز عشق به حضرت واقعا دل می سوزاند!

اما دیشب این حسرت رفت...    

   

          
  • آفتابی

نظرات  (۱)

خوش به حالت.
دیگر بهش فکر نکردم که حسرتش روی دلم بماند اما، یادم است در کربلا با دیدن پاکستانی ها عمیقا آه میکشیدم و غبطه می خوردم. 
یادم انداختی. 
دستت درست. 
راستی، خیلی خوب می نویسی ها آبجی جانم.(محاوره م نمیاد!)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی