یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

برگشتن روزگار سهل است...

یا رب نظر تو برنگردد

اینجا شاید دفترخاطرات مجازی باشد. جایی که افراد زیادی به خواندنش دعوت نشده اند. کل داستان این است: من و سوژه هایم. من و زندگی ام. من و راهی که میروم تا برسم به جایی که باید...
من در مسیرم به سوی او...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

دل من

یا رب نظر تو برنگردد...

از یزد که برگشتم مثل همیشه مستقیم رفتم اتاق. دیدن تخت و وسایلی که مثل چند ماه قبل سر جای خود بود واقعا ارامش بخش بود

وقتی داشتم به خانه ی رایحه می رفتم در پارک باز هم گربه های سیاه محل را دیدم که با لذت تمام لم داده بودند زیر آفتاب و بی تفاوت به رهگذرها نگاه می کردند. 

گاهی اوقات تکرارها از جذاب ترین پیش آمدهای زندگی هستند.

امروز که با شیما در سیتی سنتر سید علیخان قدم میزدم؛ از دیدن تفاوت های پاساژ با قبل دلگیر می شدم!

.

حس کردم چقدر عجیبم. گاهی از تکرار خسته می شوم و گاهی عاشق آنم! 

مخلوط و مرکب و پیچیده!

راست گفته مولانا:

بیخود و مجنون دل من

واله و شیدا دل من

بی سر و بی پا دل من

مرده و زنده دل من

خواجه و بنده دل من

.

.

.

 

فوق ثریا دل من

  • آفتابی

نظرات  (۱)

:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی